قطاری که به مقصد خدا می رفت در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر رو به
جهانیان کرد و گفت : مقصد ما خداست ، کیست که با ما سفر کند ؟
کیست که رنج و عشق رو با هم بخواهد ؟
کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن ؟
قرن ها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدند ،
از جهان تا خدا هزاران ایستگاه بود . در هر ایستگاه که قطار می ایستاد ،
کسی کم می شد ، قطار می گذشت و سبک می شد ،
زیرا سبکی قانون راه خداست .
قطاری که به مقصد خدا می رفت ، به ایستگاه بهشت رسید ،
پیامبر گفت : اینجا بهشت است ، مسافران بهشتی پیاده شوند ،
اما اینجا ایستگاه آخر نیست .
مسافرانی که پیاده شدند بهشتی شدند ، اما اندکی باز هم ماندند ،
قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند . آنگاه خدا رو به مسافرانش
کرد و گفت : درود بر شما ، راز من همین بود ، آن که مرا میخواهد ،
در ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد …
و آن هنگام که قطار به ایستگاه آخر رسید دیگر نه قطاری بود و نه مسافری
عاشورائیان کاشمر هیئت فداییان حضرت علی...
ما را در سایت عاشورائیان کاشمر هیئت فداییان حضرت علی دنبال می کنید
برچسب : خدای من,خدای من کمکم کن,خداي من, نویسنده : 6hosyneyh6 بازدید : 223 تاريخ : يکشنبه 5 دی 1395 ساعت: 21:06